پیام امیر

به خون بهای تو خون سیاه جلاد است


Balatarin

Saturday, March 20, 2010

بچه های دنباله عیدتون مبارک

خاک پای همه بچه های با مرام هستم. نمیخوام رو رفقا روزمین بندازم.سال نو شد امیدوارم امسال اوضاع بهتر بشه. داداش گلم علیرضا گفت بیا یه عیدی بهمون بده منم یه غزل از حافظ عیدی میدم به همه بچه ها. فقط امیدوارم دنیا و المن و گیگا هم برگردند. مطمئنا نمیتونم فعالیت زیادی داشته باشم در جریان هستید.
دیوان حافظ رو باز کردم و گفتم حافظ جون هرچی خودت آوردی رو میزارم تو وبلاگم. این غزل هم عیدی من به شما که البته خود حافظ انتخابش کرد
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم
شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد
پیام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد
رواست در بر اگر می​طپد کبوتر دل
که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد
بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل
چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد
به کوی عشق منه بی​دلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
فغان که در طلب گنج نامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد
دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور
بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد
هزار حیله برانگیخت حافظ از سر فکر
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد

1 comment:

  1. سلام امیر جان.

    ایشالله که امسال همه چیز درست بشه.
    برای تو سال خوبی را آرزو میکنم پر از سلامتی برای خودت و همه عزیزانت.
    از مطلب قشنگت هم ممنون.
    سال نو مبارک

    ReplyDelete